ما میتوانیم یاد بگیریم، رشد کنیم و خودمان را بهتر کنیم.
اما مسیر ارتقای خودمان و کسب و کارمان یک عنصر کلیدی دارد: کوچینگ. برای این که بتوانیم رشد و توسعه پیدا کنیم، به افرادی نیاز داریم که با مهارت کوچینگ ما را در طول مسیر کمک کنند.
شما چه یک تیم را کوچ کنید چه یک فرد را، مهارتهای کوچینگ خوب میتواند مرز میان موفقیت و شکست شما باشد. برای شرکتها، سرمایه گذاری روی پرورش مدیرانی که مهارتهای کوچینگ دارند یک امر ضروری است. مهارتهایی که به کارمندان کمک میکند تواناییها و مهارتهای مختلفی کسب کنند و در هر زمینه انعطاف پذیر باشند. مهارتهایی که منجر به ایجاد خود-آگاهی و خود-بسندگی در کارمندان میشود. مهارتهایی که به کسب و کار شما کمک میکند تا به بالاترین ظرفیت خود برسد.
در این پست ما راجع به مهارتهای کلیدی کوچینگ و این که چرا این مهارتها مهم هستند صحبت میکنیم، همچنین در خصوص راههایی که میتوانید مهارتهای کوچینگ خود را به عنوان یک مدیر پرورش دهید. و در نهایت، چارچوبی در اختیار شما قرار میدهیم که از طریق آن بتوانید مهارتهای کوچینگ را در فضای کار استفاده کنید.
سرفصل مطالب
مهارتهای کوچینگ چیست و چرا اهمیت دارد؟
کوچینگ انواع مختلفی دارد. اما مجموعهای از مهارتها در همهی آنها لازم است. اول باید به بررسی مفهوم مهارتهای کوچینگ بپردازیم. هر کوچ خوبی، مجموعهای از توانمندیها، رفتارها و رویکردها دارد که به او کمک میکند دیگران را بهتر کوچ کند.
مهارتهای کوچینگ، ویژگیهایی هستند که توسط کوچ یا مدیر به کار گرفته میشود تا توانمندی دیگران را توسعه دهد. برای سازمانها، مهارتهای کوچینگ، فوت کوزهگریای است که پتانسیل کامل اعضای تیم را فعال میکند. درست مثل سایر توانمندیها، مهارتهای کوچینگ هم چیزی نیست که به صورت ذاتی در افراد وجود داشته باشد. در واقع مهارتی است که نیازمند کار، تلاش و فعالیت است.
با استفاده از مهارتهای خوب در کوچینگ، مجموعهای از مزایا برای شما به ارمغان میآید. با مهارتهای خوب در کوچینگ کارمندان سلامت روان بهتری دارند که این هم برای خود کارمندان و هم سازمان مزیت محسوب میشود. این کار منجر به تشکیل تیمهایی میشود که بازدهی بیشتری دارند و در حین کار انعطاف بیشتری به خرج میدهند، و معمولا به خواست خود از کارشان استعفا نمیدهند.
وقتی مدیران روی مهارتهای کوچینگ سرمایه گذاری میکنند، کارمندان بهره میبرند. به صورت میانگین کارمندانی که دورههای کوچینگ طی 4 ماه در محل کار آنها اجرا شده است، استرس کمتری تجربه میکنند، اهداف بیشتری برای خود تعیین میکنند و انعطافپذیری بیشتری دارند.
9 مهارت کوچینگ که هر مدیری به آن نیاز دارد
بیایید اصلیترین مهارتهای کوچینگ برای مدیران و رهبران را بررسی کنیم.
1. رهبری همه جانبه
یکی از مهمترین مهارتهایی که یک رهبر میتواند پرورش دهد، رهبری همه جانبه است. یک مدیر خوب احساس تعلق عمیقی به همهی کارمندان میدهد. یک رهبر همه جانبه تلاش میکند سطحی از خود آگاهی را ایجاد کند تا به صورت ضمنی و ناخودآگاه سوگیری افراد را نشان دهد. در نهایت مهارتهای رهبری همه جانبه به کوچی کمک میکند تا تواناییهای خود را تقویت کند.
ایجاد حس تعلق در محیط کار فقط برای کارمندانتان مناسب نیست، بلکه برای کسب و کار هم بسیار مناسب است. تحقیقات نشان میدهد از طریق ایجاد احساس تعلق کارمندان 50% بازدهی بیشتری دارند، 90% خلاقترند و 150% بیشتر با کار ارتباط برقرار میکنند. رهبری همه جانبه تا 54% استعفای کارمندان را کاهش میدهد.
2. ارتباطات موثر
یکی از مهارتهای کوچینگی که بسیار ضروری است ارتباط است. یک کوچ خوب، مهارتهای ارتباطی بالایی دارد. آنها سعی میکنند رابطهای مبتنی بر آرامش با کوچیهای خود بسازند و در واقع این کار یکی از تکنیکهای کوچینگ است.
برای بسیاری از کوچهای حرفهای، ارتباط موثرترین اصل هر رابطهای است که در فضای کوچینگ میسازند. به طوری که بدون توانایی در برقراری ارتباط تقریبا چیزی برای ارائه ندارند.
3. امنیت و اعتماد روانی
یکی از اصول مهم رابطهی کوچینگ، اعتماد است. بیایید با این مسئله روبرو شویم: کوچینگ میتواند سخت باشد. گاهی اوقات یک کوچ توصیه، بازخورد یا مسیری را نشان میدهد که کوچی نمیخواهد بشنود. این مسئله میتواند باعث ناراحتی شود و در یک لحظه ناگهان خود را نشان دهد.
به همین دلیل است که کوچیها باید اعتماد کنند. یک مدیر یا رهبر باید اعتماد همهی اعضای تیمش را جلب کند تا بتواند کوچینگ موثری داشته باشد.
4. هوش هیجانی
هر چند ممکن است مهم نباشد اما در فرآیند کوچینگ، هوش هیجانی نقش مهمی دارد. هوش هیجانی توانایی درک احساسات است. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند میدانند چطور احساسات و عواطف میتواند روی افکار، رفتارها و فعالیتها تاثیر بگذارد.
بنابراین کوچها و مدیران باید هوش هیجانی بالایی داشته باشند تا درک کنند که اعضای تیمشان چطور نسبت به رفتار، فرآیند یا مسئلهی خاصی واکنش نشان میدهند. هوش هیجانی از راههای بسیاری میتواند به رهبران کمک کند تا با چالشهایی که در تیمشان وجود دارد مواجه شوند. این کار به افراد کمک میکند تا پیش از بروز مشکل از وقوع آن جلوگیری کنند.
5. گوش دادن فعال
هر کوچ خوبی برای پی بردن به مشکلات لازم است مهارت گوش دادن فعال را در خود تقویت کند. مهارت گوش دادن به مدیران کمک میکند موقعیت را ارزیابی کنند. گوش دادن به کوچ کمک میکند تا مشکل را مشاهده کند و دریابد که چطور راه حلی برای آن پیدا کند. اما مهمتر از آن، گوش دادن این امکان را به کوچ میدهد که تا بینهایت سوال بپرسد.
گوش دادن فعال خود را به شکل سوالاتی نشان میدهد. برای مثال فرض کنید یک کارمند در پروژهای به بن بست خورده. این پروژهی چند وجهی بخشهای زیادی دارد که او باید هندل کند. در خلال پروژه کارمند مشکلاتی با کار کردن با یکی از اعضای تیم دارد.
با بکارگیری مهارتهای گوش دادن فعال، میتواند اولویتها را تعیین کند. با پرسیدن سوالات خوب، کارمند بهتر متوجه میشود که برای ایجاد ارتباط روی چه مسائلی تمرکز کند.
6. توانایی فیدبک دادن (و گرفتن)
یکی از مهارتهای اساسی کوچینگ که تغییرات رفتاری طولانی مدت ایجاد میکند، بازخورد یا فیدبک دادن است. اما همانطور که میدانید بازخورد یا فیدبک دادن نیازمند تلاش زیاد است.
اما بازخورد یا فیدبک اغلب تغییر بسیاری در عملکرد و رفتار کارمندان ایجاد میکند. در هر صورت بدون بازخورد، بهتر کردن خودمان و اطرافینمان غیرممکن است.
اما همیشه یکی از جنبههای فیدبک نادیده گرفته میشود، به خصوص در رهبری: آن هم گرفتن فیدبک یا بازخورد است. حتما باید روی مهارتهای گرفتن بازخورد هم کار کنید. فیدبک یک جریان دو طرفه است.
7. همدلی
رهبران و مدیران تاثیرگذار سطح بالایی از همدلی دارند. اکنون میدانیم که بیش از هر زمان دیگری کارمندان با خود کاملشان در محیط کار ظاهر میشوند.
این ظاهر شدن به عنوان یک کل در محیط کار نیازمند سطح عمیقتری از همدلی است. مدیران باید بدانند که کارمندانشان در وهلهی اول انسانند. آنها باید بدانند علاوه بر زندگی کاری، زندگی شخصی کارمندانشان هم مهم است. در هر صورت زندگی شخصی ما بر نحوهی ظاهر شدن در محیط کار تاثیر میگذارد.
8. معطوف به هدف
یک رهبر یا کوچ موثر معطوف به هدف است. همهی ما برای این که وارد قدم بعدی شویم باید اهدافی تعیین کنیم. بدون نقشهای برای رشد حرفهای و شخصی، بیهدف دور خودمان میچرخیم.
9. ذهنیت رو به رشد
آخرین و شاید مهمترین مهارت برای هر کوچ خوب داشتن ذهنیت رو به رشد است. واقعیت این است که همهی ما فضایی برای رشد داریم. همهی ما فرصتی داریم تا خودمان و کوچیهایمان را به طرق مختلف بهبود ببخشیم.
بنابراین داشتن ذهنیت رو به رشد برای رسیدن به قدمهای بعدی موفقیت حیاتی است. این مسئله در روابط کوچینگ مختلف شکل متفاوتی دارد اما هر چارچوب کوچینگی بر این ایده استوار است که هر انسانی میتواند تغییر و رشد کند.
چطور کوچینگ موثر برای همهی کارمندان مزیت محسوب میشود
راههای بسیاری وجود دارد که کوچینگ به کارمندان کمک میکند. براساس دادهها، کوچینگ تاثیر مثبت زیادی بر بسیاری از عناصر کلیدی محل کار شما دارد. چند تا از مزایای کوچینگ را برای محیط کاری شما بیان میکنم:
- کارمندانی که در ابتدا عملکرد پایینی داشتند، تا 87% ذهنیت رشد خود را افزایش دادند.
- همچنین خود-آگاهی کارمندان 2.7 برابر بیشتر شده است.
- کارمندان در روابط اجتماعی 90% رشد داشتهاند.
- کارمندان تا 92% ثبات هیجانی و عاطفی بیشتری تجربه کردهاند.
- کارمندان 54% رشد در ایجاد روابط داشتهاند.
- کارمندان 35% کمتر احتمال خروج داشتهاند.
- کارمندان 34% ارتباط بیشتری با محیط و کار گرفتهاند.
به کارگیری مهارتهای کوچینگ در محیط کار
اگر آمادهاید تا مهارتهای کوچینگ را در محیط کار استفاده کنید، 6 قدم برای شروع به شما معرفی میکنم:
1. شناسایی اهداف
هر محیط کاری، اهداف مختلفی دارد. تیم منابع انسانی شما احتمالا تحقیقی در زمینهی مشارکت کارمندان انجام داده است همین تحقیق حوزههای حیاتی رشد را شناسایی میکند. همچنین ممکن است اطلاعاتی راجع به استعفای کارکنان، عملکرد کارمندان و بازدهی داشته باشید.
اهداف شما هر چه باشد با تمرکز بر نقطهای که میخواهید پیشرفت کنید شروع کنید. زمانی را صرف بازتاب آنچه دوست دارید در محیط کار ببینید کنید. از این منظر بهتر میتوانید مسیری ساخت مهارتهای کوچینگ را شناسایی کنید.
2. تمرینهای کوچینگ کنونیتان را ارزیابی کنید
بعد از آن که اهدافتان را شناسایی کردید، تحقیق کنید که کوچینگ در محیط کاری شما باید از کجا شروع کند.
برای مثال آیا مدیر شما از کوچینگ نفر به نفر با استفاده از گزارشات استفاده میکند؟ هر چند وقت یک بار کوچینگ به عنوان بخشی ار فرایند مرور عملکرد شما مورد بحث قرار میگیرد؟ آیا تیم منابع انسانی از کوچینگ به عنوان ابزاری برای پیشرفت حرفهای شما استفاده میکند؟ چقدر برای یادگیری و رشد در شرکتتان تشویق میشوید؟
3. تشویق و پیشرفت حرفهای
اگر شما نسبت به ساخت مهارتهای کوچینگ در محیط کار جدی هستید باید روی رشد حرفهای سرمایه گذاری کنید. از کجا میخواهید مطمئن شوید که کارمندان روی پیشرفت خود وقت میگذارند؟
برای مثال میخواهید رشد حرفهای یا آموزش ارائهی فیدبک داشته باشید؟ آیا فرصتی برای ساخت بیزینس کوچینگ به عنوان مدل استراتژیتان دارید؟ آیا مدیرتان را تشویق میکنید که سوالات درستی برای کمک به کوچ کارمندان بپرسد؟
4. فیدبک دادن را در اولویت قرار دهید
بخش مهمی از کوچینگ وابسته به ارائهی فیدبک است. و در حالی که ارائهی فیدبک برای موفقیت هر سازمانی لازم است، گاهی اوقات مثل طاعون با آن برخورد میشود و کسی سمتش نمیرود.
ارائهی فیدبک را اولویت کار تیمیتان قرار دهید. با حمایت مناسب، ارائهی بازخورد میتواند آن چیزی باشد که پتانسیل تیم شما را فعال میکند.
5. اعتماد و امینت روانی بسازید
اگر میخواهید کارمندانتان رفتار و ذهنیتشان را تغییر دهند، باید به مدیران اعتماد کنند. و برای بسیاری از سازمانها این مسئله کمی بغرنج است. به هر حال دادهها نشان میدهد 38% کارمندان به همکارانشان اعتماد ندارند.
آیا شما امنیت روانی برای اعضای تیمتان ساختهاید؟ آیا گزارشات مستقیم شما نشان میدهد آنها میتوانند به مدیرانشان اعتماد کنند؟ آیا کارمندان شما به یک دیگر اعتماد دارند؟
6. از دورههای بیزینس کوچ آکادمی کمک بگیرید
بیزینس کوچ آکادمی به شما کمک میکند تا زمینههای کوچینگ را در محیط کاری خود ایجاد کنید. این مرکز با امکان برگزاری دورههای کوچینگ آنلاین، میتواند حمایتی که کسب وکار شما برای ساختن مهارتهای کوچینگ موثر در کار نیاز دارد را ایجاد کند. در نظر داشته باشید که دسترسی به کوچینگ چطور به شما کمک میکند تا فرصتهای جدید برای خودتان و شرکتتان ایجاد کنید.
چطور مهارتهای کوچینگ خود را ارتقا دهید
اگر شما مدیری هستید که دنبال بالا بردن مهارتهای کوچینگ خود است، 4 توصیهی مهم برای شما دارم:
1. حوزههایی که در آن دنبال پیشرفت هستید را پیدا کنید
اول از همه تصویری از خود داشته باشید. چه مهارتهای کوچینگ مناسبی در خود پرورش دادهاید؟ چه مهارتهایی حمایت و عشق بیشتری نیاز دارد؟ میتوانید از یادداشت برداری برای شناخت فضاهایی که در آن شانس دارید استفاده کنید.
2. مهارتهای خود را در سوال پرسیدن بالا ببرید
سوال پرسیدن قوی، نتایج خوبی به دنبال دارد. اما گاهی اوقات آنقدر اطلاعات مختلف دریافت میکنیم که فراموش میکنیم سوالات را روشن کنیم.
وقتی شما روی توسعهی توان کوچینگ خود تمرکز میکنید، به خودتان یادآوری کنید که هر چند وقت یک بار دست از این کار بردارید. چه سوالاتی درک بهتری از مشکل به شما میدهد؟ چطور با استفاده از سوال پرسیدن خوب میتوانید نحوهی سپری کردن زمان خود را بهبود ببخشید؟ حتما سوال خوب پرسیدن را تمرین کنید.
3. مهارت فیدبک دادن خود را بهبود ببخشید
حالا خوشبختانه میدانید که فیدبک دادن چقدر برای هر شکلی از کوچینگ مهم است. تقویت مهارت فیدبک هم برای شما و هم برای کوچیتان مناسب است.
فراموش نکنید که این مسیر برعکس هم باید انجام شود. در واقع گرفتن فیدبک به عنوان یک کوچ به اندازهی ارائهی فیدبک مهم است.
4. به کوچ خود تکیه کنید
آخرین و مهمترین مورد این است که به کوچ خود تکیه کنید. هر کسی به ویژه مدیران، به یک سیستم حمایتی نیاز دارد. میدانیم که مدیران بیش از پیش مورد سوال قرار میگیرند که این مسئله تا حدی اضطراب و دلهره آور است. اما با حمایت کوچتان میتوانید مسائل مهم و تاثیرگذار را شناسایی کنید.
مهارتهای کوچینگ خود را بسازید
این مسئله را در نظر بگیرید: مهارتهای کوچینگ به صورت طبیعی در افراد وجود ندارد. این کار نیازمند زمان، تلاش و خودآگاهی است تا بتوان به نحوی موثر مهارتهای کوچینگ را در محیط کاری ساخت. اما به محض این که مدل کوچینگ خود را پیدا کردید، باید برای آن تلاش کنید.
بیزینس کوچ آکادمی با رویکرد قابل اندازهگیری و داده محور، میتواند به شما کمک کند محیط کاری پربازدهتر، موثرتر و منعطفتری داشته باشید و به ثبات برسید.
با بیزینس کوچ آکادمی میتوانید بهتر روی چیزهایی که برایتان اهمیت دارد تمرکز کنید. ما میتوانیم در ایجاد مهارتهای کوچینگی که برای رسیدن به تمام ظرفیت خود نیاز دارید کمک کنیم. در کنار هم میتوانیم فرهنگ کوچینگ در سازمانتان را بسازیم.
سوالات متداول
آیا لازم است مدیران مهارتهای کوچینگ خود را تقویت کنند؟
امروزه یکی از نیازهای اساسی همهی مدیران داشتن مهارتهای کوچینگ است. مهارتهای اساسی کوچینگ که بیشتر بر ایجاد روابط و همدلی مدیران و کارمندان تاکید دارد، محیط کار را برای کارمندان مناسبتر میکند.
آیا افزایش مهارتهای کوچینگ منجر به بهبود عملکرد سازمان میشود؟
مدیرانی که مهارت کوچینگ بالایی دارند، تجربیات بهتری را در کسب و کارشان ایجاد میکنند. برای مثلا میزان استعفای کارمندان در چنین شرکتهایی به مراتب کمتر است و افراد تلاش بیشتری میکنند تا تمام ظرفیت خود را به کار بگیرند و رشد کاری و حرفهای داشته باشند.